خدا می‌داند شخص مؤمن است یا كافر، نیكوكار است یا بدكار؛ پس سؤال و جواب برای چه؟!
سؤال و جواب در قبر ابتدای پیدا شدن نعمت است برای مؤمن؛ چقدر او كیف می‌كند و لذت می‌برد وقتی كه دو ملك را با آن قیافه های زیبا و دلربا مشاهده می‌كند. و آن بوی گل و ریحان بهشتی را كه آنها همراه دارند استشمام می‌نماید، كه نامشان برای مؤمن بشیـــر و مبشــــر است.
دیگر آن‌كه خود سؤال و جواب برای مؤمن كیف دارد. بچه‌ها را دیده‌اید در مدرسه وقتی كه درسشان را خوب خوانده‌ باشند كیف می‌كنند از آن‌ها سؤال شود تا كمال خود را بروز بدهند، مؤمن هم میل دارد كه از پروردگارش بپرسند تا با كمال اطمینان به یگانگی پروردگار و رسالت محبوبش شهادت دهد.
هرقدر مؤمن از سؤال و جواب لذت می‌برد و برای او نعمت و ابتدای آسایش است، برای شخص كافر هم ابتدای بدبختی و شكنجه است.
آمــدن مــلك‌ها بـرای كافــر موحــش و ترسنــاك است. در روایات است كـه آنهـا هنگــام آمــدن صـــدای رعــد و بــرق می‌دهند، از چشمــانشــان آتــش می‌جهــد موهــای آنهــا روی زمیــن مــی‌كشــد، به یك منظــره ترسنــاكــی با میـت كافــر مــواجــه مـی‌شـونـد و نامشان برای كافــــر نكیـــــر و منكـــــر است.
كسی كه یك عمر با خدا كاری نداشته، خدایش را نمی‌شناخته،معلوم است چه برسرش می‌آید،وقتی كه از او درباره خدایش بپرسند. یك عمر خدایش پول بوده و شهرت، ریاست بوده، با خدای عالم كاری نداشته، تزلزلی در او پیدا می‌شود كه نمی‌تواند پاسخی بدهد.
بعضی از عهده جواب برمی‌آیند، اما در پاسخ سؤال از پیغمبر در می‌مانند و بعضی هم در سایر عقاید حَـقــــه، برخی هم از عهده جواب نسبت به عقاید برمی‌آیند، لیكن در پاسخ به اعمال در می‌مانند